اولین عروسی
هفته ی گذشته عروسی عمه ی شما بود .ظهر بردم گذاشتمت پیش مامان جون و خودم رفتم آرایشگاه و و چون قرار بور مامان اینا دیر بیان سالن گفتم که اونا شما رو با خودشون بیارن که اذیت نشی . و من خودم رفتم سالن .الهی قربونت بشم عزیز دلم که با اون تیپ مردونت حسابی دل همه رو بردی. کلی با هم عکس انداختیم و رقصیدیم. شما خیلی خیلی آقا بودی و اصلا اذیت نکردی. همش بغل خاله بودی و خانوما رو با دقت نگاه میکردی که دیدم خوابت برده.بعد از شامم بابایی اومد و بردت پیش خودش و اونجا هم با بابایی و عموت حسابی عکس انداختی..بعدشم باز مامان جون اینا بخاطر تو زودی رفتن و بردنت که از سر و صدا ها راحت بشی..برات یه شلوار جین جلو پیش بندی پوشیدم و یه پاپیون خوشگل هم زدی.... ...
نویسنده :
مامان انسیه
23:53