عیدت مباااااارک
اولین عید و اولین بهارت مبارک قند عسلم ایشالا 120 تا عید و بهار دیگه رو ببینی
امسال سفره هفت سین و طلایی چیدم و موقع تحویل سال 3 تایی دورش نشستیم .البته مجبور شدم رو میز ناهار خوری بچینمش که دستت بهش نرسه وگرنه.............................
امسال اولین سالی بود که جمع ما 3 نفره شده بود ..خدارو شکرررررررررررررررررررررررررررر
شب عید خونه بابابزرگت دعوت بودیم ولی چون من و بابایی اعتقاد داریم که موقع تحویل سال خونه خودمون باشیم ..موندیم خونه و بعد از تحویل شدن سال و عکس انداختن کنار سفره رفتیم خونه بابا بزرگ ..اونجا هم کلی با بابا بزرگ و مامان بزرگ و عمو عمه و زنعموت عکس انداختی و از دیدن فشفشه هایی که برات روشن میکردن کلی ذوق میکردی
اولین عیدیمو شما گل پسر به من دادی و یه روز قبل از عید تو آشپزخونه داشتم غذا درست میکردم که اومدی و گفتی ماما ..وااااااااای نمیدونی که چه لذتی داشت این کلمه رو از زبون تو پسر نازم شنیدن...از اون موقع تو مدام تکرارش میکنی و من دلم ضعف میره از شنیدنش
تا حالا 3 تا کلمه رو میگی***ماما***بابا***آبه