یه موفقیت دیگه
هوراااااااااااااااااااااااااااا پسر م 4 دی ساعت 8 صبح کامل غلت زدی و منم کلی ذوق کردم و همون موقع زنگ زدم به بابایی. دیگه تند و تند غلت میزنی و قل میخوری تو خونه و باید مدام از این ور و اونور بیاریمت.البته خیلی خیلی هم محتاطی و اگه یه چیز کوچولو سر راهت باشه .میمونی و دیگه تکون نمیخوری. آفرین پسر باهوش و قهرمانم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی